loading...
پایگاه شهید چمران بهمن آباد
رضا بازدید : 37 چهارشنبه 08 مرداد 1393 نظرات (0)

 

پس از دوران جنگ تحمیلی، دوران جنگ نرم افزاری انقلاب شروع شد ومتقابلا در این عرصه نیز که به مراتب پیچیده تر و حساس تر از مرحله قبل است ،نقش بسیج برای پاسداری از انقلاب خطیرتر و هوشمندانه تر از قبل احساس می شود . در این بیش از دو ده از پایان جنگ تحمیلی ،در واقع قالب جنگ تغییر یافته وبا عبور از جنگ سخت، به تعابیر رهبر انقلاب در قالب "ناتوی فرهنگی" ، "شبیخون فرهنگی" ، "فرمان تولید علم" و "جنبش نرم افزاری" ،بروز پیدا کرده ؛تابه امروز که صراحتا توسط ایشان فرمان "جنگ نرم" صادر شده است. آنچه گفته شد مقدمه ای بود برای نیل به این مقصود که با بازشناسی فضای جنگ امروز یعنی همان جنگ نرم  و رسالت سنگین بسیج در آن، کم وبیش در قالب نقدی درون گفتمانی کاستی های خود را در این عرصه آسیب شناسی کنیم...

مدتی پیش مقام معظم رهبری فرمودند:

«این حركت عظیمى كه با انقلاب اسلامى شروع شد، یك حركت تمام شده نیست؛ مطلقاً تمام شده نیست، آن حركت ادامه دارد. همینى كه حالا معمول شده كه در بیانها و در تلویزیون و توى تبلیغات و توى دادگاه و توى زبان همه، میگویند: جنگ نرم؛ راست است، این یك واقعیت است؛ یعنى الان جنگ است. البته این حرف را من امروز نمی زنم، من از بعد از جنگ - از سال 67 - همیشه این را گفته‌‌‌‌‌‌‌ام؛ بارها و بارها. علت این است كه من صحنه را مى‌‌‌‌‌‌‌بینم؛ چه بكنم اگر كسى نمى‌‌‌‌‌‌‌بیند؟! چه كار كند انسان؟!من دارم مى‌‌‌‌‌‌‌بینم صحنه را، مى‌‌‌‌‌‌‌بینم تجهیز را، مى‌‌‌‌‌‌‌بینم صف‌‌‌‌‌‌‌آرائى‌‌‌‌‌‌‌ها را، مى‌‌‌‌‌‌‌بینم دهانهاى با حقد و غضب گشوده شده و دندانهاى با غیظ به هم فشرده شده علیه انقلاب و علیه امام و علیه همه‌‌‌‌‌‌‌ى این آرمانها و علیه همه‌‌‌‌‌‌‌ى آن كسانى كه به این حركت دل بسته‌‌‌‌‌‌‌اند را؛ اینها را انسان دارد مى‌‌‌‌‌‌‌بیند، خب چه كار كند؟ این تمام نشده. چون تمام نشده، همه وظیفه داریم

پس از دوران جنگ تحمیلی، دوران جنگ نرم افزاری انقلاب شروع شد ومتقابلا در این عرصه نیز که به مراتب پیچیده تر و حساس تر از مرحله قبل است ،نقش بسیج برای پاسداری از انقلاب خطیرتر و هوشمندانه تر از قبل احساس می شود . در این بیش از دو ده از پایان جنگ تحمیلی ،در واقع قالب جنگ تغییر یافته وبا عبور از جنگ سخت، به تعابیر رهبر انقلاب در قالب "ناتوی فرهنگی" ، "شبیخون فرهنگی" ، "فرمان تولید علم" و "جنبش نرم افزاری" ،بروز پیدا کرده ؛تابه امروز که صراحتا توسط ایشان فرمان "جنگ نرم" صادر شده است .

آنچه گفته شد مقدمه ای بود برای نیل به این مقصود که با بازشناسی فضای جنگ امروز یعنی همان جنگ نرم  و رسالت سنگین بسیج در آن، کم وبیش در قالب نقدی درون گفتمانی کاستی های خود را در این عرصه آسیب شناسی کنیم.

جنگ نرم که از قدرت نرم نشات میگیرد ،مدیریت حب وبغض انسان ها برای تاثیرگذاری برذهن ها و قلب های آنها است ، تا ازاین طریق سربازان پیاده نظام  خود را در راستای رسیدن به اهداف مورد نظرصاحبان قدرت نرم به دست اورد. جنگ نرم طی فرایندی ارام ،تدریجی وغیرملموس برفرهنگ، باورها وارزش ها حمله می برد تا به طور مثال ،در سطح یک نظام سیاسی، از طریق هجمه رسانه ای با تردیدسازی در مبانی وپایه های این نظام به مشروعیت زدایی ازکل موجودیت آن برسد . در واقع قدرت های بزرگ با وارونه نمودن حقایق در قالب خواست های ملی به کمک رسانه ، به ظهور می رسند. به قول سید مرتضی آوینی این همان امپراطوری هماهنگ خبری است . که با درهم آمیختن حق و باطل ، باطل را با لباس حق عرضه میکند و حق با لباس باطل مطرود میگردد .

اکنون با ترسیم این موقعیت جنگی رسالت بسیج از نگاه نگارنده به شرح زیر است :

1 .بالا بردن سطح بصیرت و هوشیاری در دشمن شناسی، در تشخیص  اولویت ها همراه با رهبری ،نه جلوتر ونه عقب تر از ایشان «اطاعت از رهبری هم در جهت گیری ها وهم در سرعت حرکت» .متاسفانه مفهوم بصیرت هنوز آنطور که باید ،حتی در میان قشر دانشجو که به تعبیر رهبری افسران جنگ نرم هستند به درستی جا نیفتاده وبه خصوص در مسائل داخلی هرکس تفسیر وبرداشت خود را از آن می کند .درحالی که مقام معظم رهبری بارها در سخنرانی های خود به کالبدشکافی این مفهوم پرداخته و تاکید داشته اند که در فضای غبار آلود فتنه بصیرت به معنای تشخیص درست دوست از دشمن و عدم قرار دادن فروع به جای اصول است .

2 .نیروسازی و تربیت عناصر همطراز و همسو با انقلاب اسلامی . پرورش دغدغه های انقلاب اسلامی از طریق آگاهی بخشی دینی و تاریخی در هر نسل ، باید همزمان با بالا بردن بنیه علمی آنها باشد .در واقع تلاش برای دستیابی به کرسی های سطوح تحصیلات تکمیلی در راستای تقویت کیفی نیرو ها وبه دنبال آن تولید علم در رشته های مختلف از علوم پایه تا علوم انسانی وحتی هنر، باید دغدغه هر جوان بسیجی باشد .

3 .تسلط یافتن بر ابزار های مختلف جنگ نرم «در واقع تجهیز شدن به سلاح های آن » که اصلی ترین آن ،رسانه می باشد . این مهم از طریق بسیج سایبری ،تحلیل تولیدات رسانه ای دشمن، دستیابی به تولیدات رسانه ای از نوع مطبوعاتی، سینمایی ، اینترنتی وماهواره ای، با در نظر گرفتن صحیح مفهوم بصیرت امکان پذیر است .طی چند سال اخیر فعالیت های مجازی افراد بسیج از طریق وبلاگ نویسی وایجاد سایت هم از لحاظ کیفی وهم از لحاظ کمی بیشتر شده است اما متاسفانه بیشتر به صورت جزیره ای ادامه پیدا کرده تا اینکه  به صورت یک جنبش منسجم در آید .

4 .پرهیز از سیاست زدگی در فعالیت های اجرایی و پرداختن به تولیدات محتوایی در عرصه سیاسی داخلی و خارجی .

5 .پرهیز از قشری گری و اصطلاحا پیله کشی به دور هسته مرکزی. متاسفانه مشکلی که در تشکل های بسیج چه در مساجد ، پایگاه ها ،چه در مدارس و دانشگاه ها به شدت شاهد آن هستیم عدم تمایل اعضای مرکزی به باز بودن گروه برای ورود اعضای جدیدی است که محتملا دارای نبوغ و توانمندی های بیشتری نسبت به آنها می باشند ،اما داشتن سلیقه مدیریتی و نه اعتقادی متفاوت با اعضای مرکزی باعث به حاشیه رانده شدن ومنزوی سازی آنها خواهد شد .در واقع اعضای مرکزی همواره تمایل دارند که به جای میدان دادن به اعضای جدید ،آنها را در چارتبندی سازمانی زیر دست خود قلمداد کنند .ودر خیلی از مواقع رسیدن به هسته مرکزی جز با زدوبند های رفاقتی ویا اصطلاحا لابی گری امکان پذیر نیست .

6 .ارتباطات شبکه ای و لینک دهی قوی فعالین به یکدیگر برای پرهیز از فعالیت های جزیره ای وحفظ انسجام گروهی ،تا از این طریق اعضا از فعالیت های سایر همسنگران در حوزه های مختلف با خبر شده ودر صورت نیاز از نتایج فعالیت آنها بهره برداری نمایند .

7 . و در آخر پرورش روحیه اخلاص در میان تمامی نیروها در تمامی اقشار بسیج . اقدام بسیج به مقتضای تکلیف باید برای خدا و با انگیزه حفظ اسلام و نظام باشد . فراموش نکنیم که بسیج به فرموده حضرت امام (ره) لشکر مخلص خداست .و تنها تا زمانی که این خلوص را حفظ کند ،خواهد توانست چه در عرصه جنگ سخت وچه در میدان جنگ نرم از آزمون های الهی سربلند بیرون بیاید .

امید که با تشخیص درست راه از بیراهه و دوست از دشمن و اطاعت از فرامین رهبری در حفظ انسجام وبصیرت افزایی ، چالش های پیچیده و گردنه های پر مخاطره پیش روی نظام را بدون لغزش به سلامت پشت سر گذاریم. که قطعا در این میان یکی از سلاح های مهم  وبرنده اخلاص می باشد.

 

رضا بازدید : 30 یکشنبه 05 مرداد 1393 نظرات (0)

بعد از مطرح شدن جنگ نرم و ترفندهای اجتماعی، فرهنگی، سیاسی، دینی و اقتصادی آن و در تداوم رهنمودهای مقام معظم رهبری از سال ۱۳۶۸ در بیان شبیخون فرهنگی و ضرورت مهندسی فرهنگی دو دیدگاه در میان صاحبنظران در جامعه به وجود آمد. دیدگاه اول جنگ نرم را یک واقعیت قطعی به خاطر مقابله با قدرت نرم موجود در انقلاب اسلامی ایران شناخته و به پژوهش در ابعاد مختلف آن و بیان چارچوب‌ها و ساختار آن پرداخته و می‌پردازند. گروه دوم این واقعیت واضح را ناشی از ضدیت با امپریالیزم قلمداد کرده و بعضا بیان می کنند که ما می‌خواهیم خرابی‌ها و نقاط ضعف را به گردن دیگران بیندازیم.

جنگ نرم، ایران

جنگ نرم، ایران

 در پاسخ به این گروه و در تایید نظریات گروه اول طی یک پژوهش در سه سال گذشته، محورهای زیر تدوین شده اند:

 

یک: جنگ نرم آرام، تدریجی و زیرسطحی است. این جنگ شتابان و پرتحرک در یک مقطع نیست. به صورت آرام شروع شده و به صورت تدریجی به سمت جلو حرکت میکند. آرام و تدریجی بودن این تهاجم به صورتی است که بسیاری آن را تشخیص نمی‌دهند و از آنجا که جنگ نرم غیر آشکار و زیر سطحی است نامحسوس است.

 

دو: پایدار و بادوام است. نتایج جنگ نرم در صورت موفق بودن پایدار و بادوام خواهد بود چرا که هدف اصلی در آن تغییر باورها و اعتقادات است. چنانچه این تغییر حاصل شود به راحتی تغییر مجدد و بازگشت به شرایط اولیه میسر نخواهد شد. در جنگ گرم و نظامی سرزمین‌های تصرف شده را میتوان با حمله متقابل ظرف چند ساعت دوباره پس گرفت اما در جنگ نرم اگر دشمنان موفق به تصرف افکار، باورها و دل‌های جامعه هدف شوند به راحتی نمی‌توان آنها را باز پس گرفت و تغییر مجدد در صورت امکان زمان‌بر و هزینه‌بر خواهد بود.

 

سه: جنگ نرم نمادساز است. بهره‌گیری از نمادهای تاریخی برای ارائه و نمایش تصویری مطلوب از خود یک ویژگی برجسته از جنگ نرم است. در این هجوم تلاش می‌شود تصویری شکست‌خورده، ناامید، مایوس و فقیر از جامعه هدف ارائه شود (همانند بعضی از فیلم‌ها که از جامعه ایران در بعضی از جشنواره‌های خارجی ارائه می‌شوند) اما در مقابل، مهاجم با تصویرسازی کاذب و نمادسازی خود را پیروز و موفق نشان می‌دهد. در این ویژگی عملیات روانی در درجه عالی انجام می‌شود.

 

چهار: جنگ نرم آسیب‌محور است. آسیب‌های اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و سیاسی ابزار مانور جنگ نرم است. دشمن در جنگ نرم با شناسایی نقاط آسیب جامعه هدف در حوزه‌های گفته شده فعالیت‌های خود را سامان داده و با خلق آسیب‌های جدید بر دامنه تحرکات خود می‌افزاید. عرضه مواد مخدر جدید، عرفان‌های نوظهور، فیلم‌های تحریک کننده جنسی و خشونت آفرین از این مقوله هستند. سیاه‌نمایی از آسیب‌های اجتماعی و بزرگ‌نمایی آن نیز مشمول همین محور است.

 

پنج: جنگ نرم چندوجهی است. پردامنه بودن و برخورداری از وجوه مختلف از دیگر ویژگی‌های جنگ نرم است. در این تهاجم از تمامی علوم، فنون، روش‌های شناخته شده و ارزش‌های موجود استفاده میشود.

 

شش: جنگ نرم از ابزار روز استفاده میکند. در جنگ نرم از پیشرفته‌ترین تکنیک‌های روز بهره گرفته میشود. فضای مجازی و سایبری محیط اصلی جنگ نرم است. در این فضا با ایجاد جاذبه‌های گوناگون و خلق بسترهای لازم برای سوار شدن بر امواج احساسات به خوبی فضا برای مهاجم فراهم میشود.

 

هفت: جنگ نرم تردیدآفرین است. در جنگ نرم ایجاد تردید و بدبینی نسبت به بسیاری از مسائل داخلی یک اصل و قاعده است. در این جنگ که با ایجاد ناامیدی و یاس شروع می‌شود، در باورها و اعتقادات اساسی جامعه هدف تردید ایجاد میشود و به مرور بر دامنه این تردیدها اضافه میشود تا در نهایت به تغییرات اساسی در باورها و ارزشها دست یابد. در جنگ نرم با ایجاد شایعه و ترویج دروغ و اتهام افکنی نسبت به مسوولین نظام و سلامت آنها تردیدآفرینی میشود. اعتمادسوزی و بی‌اعتمادسازی از ویژگیهای قابل توجه جنگ نرم است. ایجاد بدبینی بین مسوولان و مدیران ارشد جامعه از یک طرف و میان مردم و مسوولان از طرف دیگر از ویژگیهای جنگ نرم است. بی اعتمادیها و بدبینی ها در یک جامعه پایه های نظام سیاسی را متزلزل ساخته و پیوندهای قلبی مردم (سرمایه اصلی یک نظام) با دولتمردان از ارکان اهداف تهاجمی جنگ نرم است.

رضا بازدید : 45 یکشنبه 05 مرداد 1393 نظرات (0)

اشکال جنگ نرم

جنگ نرم با اشکال گوناگونی همچون: جنگ روانی، جنگ رایانه ای، جنگ اینترنتی و راه اندازی شبکه های رادیویی و تلویزیونی اجرا می شود. از این رو جنگ نرم مترادف جنگ روانی و یا جنگ اینترنتی نیست بلکه جنگی با ابعاد گسترده تر از آنها است.

تاریخچه جنگ نرم

در سال های پایانی جنگ سرد اولین پروژه براندازی نرم در لهستان و با رهبری لخ والستا در جنبش کارگری این کشور تحقق یافت و با فروپاشی شوروی، یوگسلاوی و چند کشور دیگر اروپای شرقی، براندازی نرم به پارادایم جدیدی در حوزه قدرت و امنیت تبدیل شد، چرا که آنچه که قدرت حفاظتی یا تهدیدزدایی برای امنیت ملی کشورها محسوب می شود بیشتر از مفهوم قدرت سخت و سازوکارهای آن مانند قدرت نظامی، قدرت تهاجمی، قدرت تخریبی و کیفیت جنگ افزارهای نظامی، نوع جنگ افزارها، قدرت برد و ... ناشی می گردید و این تحولات پایانی جنگ سرد نشان داد که قدرت تنها از مولفه های سخت ناشی نشده و آنچه که موجب سرنگونی این دولت ها شد بعد دیگری از قدرت یعنی نرم بود.

امروز هم مراکزی در آمریکا به ویژه در خصوص ایران تأسیس کرده اند مانند «موسسه آلبرت انشتین» با مدیریت «جین شارپ» و «معاونت رابر هلوی مرکز بین المللی مبارزات نرم» و «بنیاد بین المللی جورج سوروس» که در جهت شیوه های نرم برای رسیدن به اهداف خود در ایران می باشند.

چرا غرب جنگ نرم را به جای سخت انتخاب کرد؟

الف) براساس دیدگاه بسیاری از مراکز مطالعاتی و استراتژیک آمریکا جنگ سخت درخصوص ایران کارآیی نداشته و چه بسا آمریکا در جنگ سخت با ایران دچار جنگی فرسایشی درازمدت شود که پایان موفقیت آمیز برای آن نخواهد بود.

مارک بالمر، یکی از استراتژیست های معروف آمریکایی است که از او به عنوان یکی از نوآوران سیاست خارجه ایالت متحده آمریکا نام می برند. نویسنده« گزارش ایران- آمریکا: رهیافت جدید» در استدلال خود صراحتاً با ایده تهاجم نظامی علیه جمهوری اسلامی ایران مخالفت کرده و اعلام نموده ایران به لحاظ: وسعت سرزمینی، کمیت جمعیت، کیفیت نیروی انسانی، امکانات نظامی، منابع طبیعی سرشار و موقعیت جغرافیایی ممتاز در منطقه خاورمیانه و هارتلند نظام بین المللی بلعیدن ایران به نظر آسان اما هضم آن به یقین دشوار است. وی می گوید ایران به قدرتی کم نظیر تبدیل شده که دیگر نمی توان با یورش نظامی و جنگ سخت آن را سرنگون کرد بلکه تنها راه سرنگون سازی نظام جمهوری اسلامی پیگیری مکانیسم های جنگ نرم و استفاده از تکنیک های عملیات روانی تبلیغاتی با استفاده از: دکترین، مهار، نبرد رسانه ای و ساماندهی و پشتیبانی از نافرمانی مدنی است.

ب) کلید خوردن جنگ نرم علیه ایران در مقطع فعلی را باید ناشی از گسترش حس تنفر از آمریکا در جهان دانست که به نظر سران کاخ سفید، ایران مرکز اصلی ایجاد تنفر و گسترش آن است. در آمریکا برای مقابله با این موج نیروی واکنش سریع تشکیل شده تا اولاً به خنثی سازی نفوذ معنوی ایران در کشورهای اسلامی و منطقه خاورمیانه بپردازد و ثانیاً با القای خطرناک بودن ایران برای امنیت همسایگان اذهان عمومی از اقدامات نقشه ایالت متحده منحرف شود.

آمریکا با 444 میلیارد دلار سرمایه گذاری، در رتبه نخست فناوری اطلاعات قرار دارد، بنابراین از بستر لازم برای راه اندازی جنگ مجازی (سایبر) علیه هر کشوری که در مغایرت با سیاست ها و منافع آن باشد برخوردار است. به این ترتیب وزیر خارجه آمریکا برای جلوگیری از حس تنفر جهانی از آمریکا نیروی واکنش سریع تشکیل می دهد و او مرکز اصلی این تنفر را جمهوری اسلامی ایران بیان می کند. بر همین اساس برنامه های نرم علیه جمهوری اسلامی ایران متمرکز کرده است.

ج) آمریکا در عراق و منطقه دچار تنگناهای شدیدی است و برای خارج شدن از این بن بستی که گرفتار آن شده دست به عملیات روانی و تبلیغات وسیع علیه ایران زده است. عملیات روانی آمریکا سه مسئله را محور برنامه های تبلیغاتی خود قرار داده است: مردمی نبودن حکومت، بی کفایتی مسئولان و جنگ قدرت بین مسئولان نظام.

برای دیدن بقیه متن به ادامه مطلب بروید

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 10
  • کل نظرات : 3
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 11
  • آی پی دیروز : 15
  • بازدید امروز : 7
  • باردید دیروز : 0
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 7
  • بازدید ماه : 26
  • بازدید سال : 31
  • بازدید کلی : 6,015